Thursday, January 2, 2014

ما و او



- اون یه بار به من یه آب نبات قرمز داد
- اون یه بار وقتی گریه میکردم اشکامو پاک کرد
- اون یه بار سر من رو گذاشت رو زانوهاش برام قصه تعریف کرد
- اون یه بار منو تا خونمون رسوند
- اون یه بار لپ منو بوسید ... به خدا راست میگم جای ماتیکشم موند
- اون یه بار به من گفت چقدر گل نرگس دوست داره
- اون یه بار به من گفت "دوست خوبم"
- اون یه بار به من گفت خیلی منو دوست داره ...
- اون یه بار به من گفت خیلی خیلی منو دوست داره ...
- اون یه بار به من گفت همه ی ما رو مثه هم دوست داره ...

اون ...






تقدیم به:
ما
مایی که در بازی او شکست خوردیم
و او همچنان ورقها را بر میزند
مهره ها را میچیند
و تاس را به نفر بعدی میدهد

1 comment: