Wednesday, January 29, 2014

Run



به من میگویی چراغ ها کی خاموش میشوند؟
چون من نمیبینم ... من دیگر چیزی نمیبینم
به من میگویی موسیقی کی قطع میشود؟
چون من نمیشنوم ... من دیگر چیزی نمیشنوم

او گفت نمیفهمم تو برای چه زندگی میکنی
گفت من اصلا نمیفهمم تو برای چه زندگی میکنی
گفتم من نمیفهمم تو برای چه زندگی میکنی
من ... اصلا نمیفهمم

اما من میدوم ... میدوم تا زمانی که پاهایم دیگر ندوند
و من میبوسم ... میبوسم تا زمانی که دیگر لب هایم حسی نداشته باشند
و عشق میورزم ... تا زمانی که قلبم تیر بکشد
و عشق میورزم ... تا زمانی که قلبم بشکند
و من عشق میورزم ... تا زمانی که دیگر چیزی برای زنده ماندن وجود نداشته باشد

به من میگویی دعواها کی تمام میشوند؟
چون من تحمل ندارم ... من دیگر تحمل ندارم
به من میگویی روز کی تمام میشود؟
چون من نمیتوانم ... من دیگر نمیتوانم بدوم

او گفت نمیفهمم چرا اینطور شد
گفت من اصلا نمیفهمم چرا اینطور شد
من گفتم نمیفهمم تو چرا اینطور کردی
من ... اصلا نمیفهمم

اما من میدوم ... تا آخر دنیا میدوم
و من میبوسم ... تا آخر عمرم میبوسم
و من عشق میورزم ...
من عشق میورزم ...
تا قلبم خشک شود
تا قلبم ترک بردارد ... قلبم بشکند

من تا جایی که دنیا ادامه دارد
تا جایی که زندگی هست
عشق میورزم




by “Amy Mcdonald”




تقدیم به:

کودک

No comments:

Post a Comment