لطفا مرا روی تخت بگذار
و چراغ ها را خاموش کن
دستهایت را روی هم بگذار
به من نشانه ای بده
دروغهایت را دمی غلاف کن
اینجا کنارم دراز بکش
به فریادهایم گوش نده
همه ی افکارت را دفن کن و ... به خواب برو
آنجاست که میفهمی
من تنها یک خواب بد بودم
بگذار ملافه ها ... از اشکهایم ... خیس خیس شوند
و تنها راه فرار را ببین ... که محو میشود
و تنها راه فرار را ببین ... که محو میشود
به من نگو چرا
مرا ببوس
بوسه ی خداحافظی
نه برای همیشه و نه برای هیچ وقت
خداحافظ
نه برای همیشه و نه برای هیچ وقت
خداحافظ
خداحافظ
خـد ا حـا فـظ
by “Apparat”

No comments:
Post a Comment