یکی بود یکی نبود
غیر از خدا هیچکس نبود
یه مریم بود که قصه داشت
قصه اش هم خیلی دوست میداشت
قصه اش هم خیلی دوست میداشت
یه روز که از خواب پا شدش
چشش خورد به دور و ورش
چشش خورد به دور و ورش
یک غمی افتاد تو دلش
که هر چه کرد نکرد ولش
که هر چه کرد نکرد ولش
خدای مهربون ما
اون که همش میشه دعا
اون که همش میشه دعا
چرخی زد و صدا کرد
ولوله ای به پا کرد
ولوله ای به پا کرد
ابرا رو زد به هم زود
بارون گرفت فراوون
بارون گرفت فراوون
ما که طاقت نداشتیم
مریمو دوست میداشتیم
مریمو دوست میداشتیم
جمع شدیم و نقشه ریختیم
مریم جونو فریفتیم
مریم جونو فریفتیم
تا که اومد بجنبه
ریختیم سرش قلمبه
ریختیم سرش قلمبه
تولد تولد ... تولدت مبارک
بزن به ما پیامک
بزن به ما پیامک
نکنه یه وقت برنجه
به غصه هاش نخنده
به غصه هاش نخنده
برقص به دور قالی
چشم نخوری الهی
چشم نخوری الهی
این بود تمام سعی ما
خندیدنت به روی ما
خندیدنت به روی ما
P.S.
Happy Birthday Mrs. Ballon

د.وستای خوب همیشه خیلی عالین
ReplyDeleteایشالله همیشه بخنده:)