Wednesday, August 22, 2012

اینتراکتیو



صندوقچه ای برای نشستن
آینه و آن شال پردار
تلوزیون خرد شده
گل
قاب پنجره
دوربین عکاسی
ظرف های شکسته  ...

اینجا یک صحنه ی تئاتر است

تو بازی می کنی و من هم تماشا
تو منولوگهایت را بلند میگویی ... دیافراگمی
من در این تئاتر اینتراکتیو نقش دارم
من فقط برای تماشای تو آمده بودم
که من را، به زور، بازی دادی

باشد
حال که من هم بازیگرم
کی اجرا تمام میشود
تا بروم پشت صحنه سیگار بکشم؟

No comments:

Post a Comment