Saturday, September 29, 2012

این عکس




شما که عاشق هستید
شما که زنی را دوست دارید و یا مردی را
شما که دمی را با کسی گذراندید ... و حتی بازدمی را
شما که باران را با کسی تقسیم کرده اید
پیاده رو ها را و کافه ها را
مثل یه ظرف پاستا نصف کرده اید
شما که عاشق هستید
اسم این عکس را به خاطر بسپارید  ...

Miss you ... by Benoit Courti

Friday, September 14, 2012

نمایش


همه میدانند آن قلب قرمز، قلب من است
و میدانند که قلبم شکسته است ... چون چشمانم اشک آلود است
و باز هم، میدانند که قلب شکسته ام به خاطر حماقتم است ... چون کلاه "احمق ها" را بر سر دارم

ولی نمیدانند صورتم سفید است، از آن جهت که به چشمشان بیاید
و نمیدانند موهایم قرمز است، تا زیباییم جلب ترحم کند
و نمیدانند لباسم تاپ است تا راحت تر بازی کنم و جذاب تر باشم

آدم ها دو دسته اند
کارگردان هایی که همه ی حیله های دراماتیک را میدانند
و تماشاگرانی که نیمی از حیله های دراماتیک را میدانند

Wednesday, September 12, 2012

زیر میز



 - بله بله ... صحیح می فرمایید
  -
من هم شنیدم ... خیلی برایم جالب بود
  -
ها ها ها ... شما چقدر بانمک اید
  -
ولی اگر دولت همچین کاری بکند شاید جوابگو نباشد ...
  -
واقعا خوش مزه است ... دستتان درد نکند
  -
ها ها ها ... هه هه هه
  -
هو هو هو ...

با وجود تمام حرف هایی که میزنند

دیگر گوششان نمیشنود
که دست های من و تو
با چه موسیقی ای میرقصند
زیر میز
با هم

Sunday, September 9, 2012

سیگار



یادم می آید اولین بار که سیگار کشیدم ...
اولین بار که سیگار کشیدم ... سیگار نکشیدم
اولین بار که سیگار کشیدم در فیلم "حال و هوای عشق" بود
وقتی آن مرد ... زیر باران سیگار میکشید ... ریه های من پر از دود میشد
وقتی آن مرد در کنار زن ... موقع خداحافظی سیگار میکشید ... دود را خالی میکردم

دومین بار که سیگار کشیدم

رو به رویم نشسته بود
بار دنیا بر شانه هایش سنگینی میکرد
مهمان دوست تازه مان، سارا بودیم
هوا سرد بود ... باران می آمد
یک ... دو ... سه ... چهار سیگار کشید
کام میگرفت و بیرون میداد و من سیگار بعدیش را - خاموش - پک میزدم
سیگار میکشید و حرف میزد
چقدر بوی سیگارش را دوست داشتم
چقدر در آن لحظه ... دوستش داشتم

همه میگویند ... تا سه نشه بازی نشه
میخواهم برای بار سوم که سیگار میکشم
تخت یک نفره ام زیر بار من و تو خم شده باشد
یک دستت در انگشتانم غرق شده باشد
دست دیگرت به سمت لبانت میرود و بر میگردد
و وقتی نگاهم به لکه های قرمز رژ لب بر روی فیلتر سفید می افتد
چشمانم را می بندم و کام میگیرم ...